Ta-ha

Change Language
Change Surah
Change Recitation

Persian: Baha'oddin Khorramshahi

Play All
# Translation Ayah
1 طه [طا، ها] طه
2 قرآن را بر تو نازل نکرده‌ایم که در رنج افتی‌ مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى
3 جز این نیست که یادآور کسی است که خشوع و خشیت داشته باشد إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى
4 فرو فرستاده‌ای است از سوی کسی که زمین و آسمانهای برافراشته را آفریده است‌ تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى
5 خداوند رحمان بر عرش استیلاء یافت‌ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
6 او راست هر آنچه در آسمانها و در زمین و بین آنها و در زیر زمین است‌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
7 و اگر سخنت را آشکار کنی [یا پوشیده بداری‌] بدان که او هر راز و هر نهفته‌ای را می‌داند وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى
8 خداوند است که خدایی جز او نیست، او را نامهای نیکوست‌ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى
9 و آیا داستان موسی به تو رسیده است؟ وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى
10 چنین بود که [از دور] آتشی دید و به خانواده‌اش گفت بایستید که من آتشی می‌بینم، باشد که اخگری از آن برای شما بیاورم، یا در پرتو آن راه را باز یابم‌ إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى
11 و چون به نزدیک آن رسید، ندا در داده شد که ای موسی‌ فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى
12 همانا من پروردگار تو هستم کفشهایت را [به احترام‌] از پا بیرون کن و بدان که تو در وادی مقدس طوی هستی‌ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
13 و من تو را برگزیده‌ام، پس به آنچه وحی می‌شود، گوش دل بسپار وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى
14 همانا من خداوندم که جز من خدایی نیست، پس مرا بپرست و نماز را به یاد من برپا دار إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي
15 قیامت فرارسنده است، می‌خواهم [چندی هم‌] پنهانش بدارم تا هر کسی بر وفق کوششش جزا یابد إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى
16 مبادا کسی که به آن ایمان ندارد و از هوی و هوس خویش پیروی می‌کند، تو را از آن باز دارد و به هلاکت افتی‌ فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى
17 و ای موسی در دستت چیست؟ وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى
18 گفت این عصای من است که بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم برگ فرو می‌تکانم، و حاجتهای دیگر نیز به آن دارم‌ قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى
19 فرمود ای موسی آن را به زمین بینداز قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى
20 آن را انداخت و ناگهان به هیئت ماری که جنب و جوش داشت در آمد فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى
21 فرمود آن را بگیر و مترس، آن را به هیئت نخستینش در می‌آوریم‌ قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى
22 و دستت را در بغلت کن، تا سپید و درخشان بدون هیچ بیماری [پیسی‌] بیرون آید که این نیز معجزه دیگری است‌ وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى
23 تا بعضی از آیات سترگ خود را به تو بنمایانیم‌ لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى
24 به سوی فرعون برو که او سر به طغیان برداشته است‌ اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
25 گفت پروردگارا دل مرا برایم گشاده‌دار قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي
26 و کارم را بر من آسان کن‌ وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي
27 و گره از زبانم بگشا وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي
28 تا سخنم را دریابند يَفْقَهُوا قَوْلِي
29 و از خانواده‌ام برایم دستیاری بگمار وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي
30 برادرم هارون را هَارُونَ أَخِي
31 و با او پشتوانه‌ام را نیرومند گردان‌ اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي
32 و او را در کارم شریک گردان‌ وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي
33 تا تو را بسیار نیایش کنیم‌ كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً
34 و بسیار یادت کنیم‌ وَنَذْكُرَكَ كَثِيراً
35 که تو خود بر احوال ما بینا بوده‌ای‌ إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا
36 فرمود ای موسی خواسته‌ات بر آورده شد قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى
37 و بار دیگر هم در حق تو نیکی کرده بودیم‌ وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى
38 آنگاه که به مادرت آنچه باید وحی کردیم‌ إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى
39 که او را در صندوقی بگذار و آن را در دریا بیفکن، تا دریا او را به ساحل افکند، تا سرانجام دشمن من و دشمن او، او را بیابد و برگیرد، و در حقت مهربانی کردم تا زیر نظر من بار آیی‌ أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي
40 چنین بود که خواهرت [سرگشته‌] می‌رفت و می‌گفت آیا کسی را به شما نشان دهم که سرپرستی او را عهده‌دار شود؟ [گفتند آری‌] و [سرانجام‌] تو را به آغوش مادرت باز گرداندیم که دیده‌اش روشن شود و اندوهگین نگردد، [سپس که بزرگ شدی‌] کسی را [به غیر عمد] کشتی، و تو را از غم و غصه رهانیدیم و چنانکه باید و شاید آزمودیم، سپس چندی در میان اهل مدین به سر بردی، سپس بهنگام [برای رسالت‌] آمدی‌ إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَن يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى
41 و تو را برای خود پروردم‌ وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي
42 تو و برادرت نشانه‌های معجزه‌وار مرا ببرید و در یاد کرد من سستی‌مورزید اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي
43 به سوی فرعون بروید که سر به طغیان برداشته است‌ اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
44 و با او سخنی نرم بگویید، باشد که پند گیرد یا خشوع و خشیت یابد فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى
45 گفتند پروردگارا ما می‌ترسیم که بر ما پیشدستی یا گردنکشی کند قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى
46 فرمود مهراسید من خود با شما هستم و می‌شنوم و می‌بینم‌ قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى
47 پس به نزد او بروید و بگویید ما فرستادگان پروردگارت هستیم، بنی‌اسرائیل را همراه ما بفرست، و آزارشان مکن، ما برای تو از سوی پروردگارت پدیده‌ای معجزه‌آسا آورده‌ایم، و سلام بر کسی که از هدایت پیروی کند فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
48 به راستی به ما وحی شده است که عذاب بر کسی نازل می‌شود که تکذیب پیشه کند و روی بگرداند إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّى
49 گفت ای موسی پروردگار شما کیست؟ قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَا مُوسَى
50 گفت پروردگار ما همان کسی است که به هر چیز آفرینش سزاوار او را بخشیده سپس هدایتش کرده است‌ قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
51 گفت پس سرنوشت اقوام پیشین چه می‌شود؟ قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى
52 گفت علم آن با پروردگار من و در کتابی مکتوب است، و پروردگار من نه فرو می‌گذارد و نه فراموش می‌کند قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى
53 همان کسی که زمین را زیرانداز شما کرد و در آن برای شما راهها کشید و از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن از هر گونه گیاه گوناگون برآوردیم‌ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى
54 بخورید و چارپایانتان را بچرانید، که در این مایه‌های عبرت برای خردمندان است‌ كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى
55 از آن [خاک‌] شما را آفریده‌ایم، و به آن بازتان می‌گردانیم، و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم‌ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى
56 و همه پدیده‌های شگرف خویش را به او نمایاندیم ولی دروغ انگاشت و سر باززد وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى
57 گفت ای موسی آیا آمده‌ای که ما را با جادوی خود از سرزمینمان آواره کنی؟ قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى
58 بدان که ما نیز جادویی همانند آن برایت به میان می‌آوریم، پس بین ما و خودت موعدی بگذار در مکانی مقبول هر دو طرف که ما و تو در آن خلاف نکنیم‌ فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَكَانًا سُوًى
59 گفت موعدتان روز جشن باشد که مردمان نیز در روز گرد آیند قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى
60 فرعون برگشت و همه مکر و تدبیر خود را به کار برد و به میان آمد فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى
61 موسی به ایشان گفت وای بر شما، بر خداوند افتراء مزنید که شما را با عذابی ریشه کن می‌سازد و هرکس افتراء پیشه کند نومید گردد قَالَ لَهُم مُّوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى
62 آنان در میان خود درباره کار و بارشان اختلاف پیدا کردند و رازگویی‌شان را پنهان داشتند فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى
63 [و] ادعا کردند این دو جادوگرانی هستند که می‌خواهند با جادوشان شما را از سرزمینتان آواره کنند و آیین پسندیده شما را از بین ببرند قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن يُخْرِجَاكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى
64 پس همفکری کنید و هماهنگ عمل کنید و امروزه هر که چیره شود، رستگار است‌ فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى
65 گفتند ای موسی تو [اول‌] می‌اندازی یا ما اول بیندازیم؟ قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى
66 گفت شما بیندازید، و [انداختند و] ناگهان از جادوی آنان چنین به نظرش آمد که ریسمانهایشان و چوبدستی‌هایشان [مار شده و] جنب و جوش دارد قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى
67 پس موسی در دل خود بیمی احساس کرد فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى
68 گفتیم مترس که تو برتری‌ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَى
69 و آنچه در دست داری بینداز تا برساخته‌هایشان را ببلعد، که آنچه برساخته‌اند، نیرنگ جادوگر است و جادوگر هر چه کند رستگار نمی‌شود وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى
70 آنگاه جادوگران به سجده در افتادند [و] گفتند به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم‌ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى
71 [فرعون‌] گفت آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید، بی‌شک او بزرگتر [و آموزگار] شماست که به شما جادوگری آموخته است، بدانید که دستها و پاهایتان را بر خلاف جهت یکدیگر می‌برم و شما را بر تنه‌های درخت خرما به دار می‌کشم، و خواهید دانست که کداممان عذابی شدیدتر و پاینده‌تر دارد قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى
72 [جادوگران‌] گفتند هرگز تو را بر روشنگریهایی که برای ما آمده است، و بر کسی که ما را آفریده است، بر نمی‌گزینیم، هر چه خواهی بکن، جز این نیست که تو فقط در زندگی دنیوی کاری توانی کرد قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا
73 ما به پروردگارمان ایمان آورده‌ایم تا گناهانمان را و همین جادویی را که تو به آن وادارمان کرده‌ای ببخشد و خداوند است که بهتر و پاینده‌تر است‌ إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى
74 به راستی هرکس گناهکار به نزد پروردگارش بیاید، جهنم نصیب اوست که در آن نه می‌میرد و نه زنده می‌ماند إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيى
75 و هرکس مؤمن به نزد او بیاید، و کارهای شایسته کرده باشد، اینانند که درجات عالی دارند وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى
76 [در] بهشتهای عدن که جویباران از فرودست آن جاری است، و جاودانه در آنند، و این پاداش کسی است که پاکی پیشه کند جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى
77 و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه روانه کن، و برای آنان راهی خشک در دریا بشکاف، به طوری که نه از فرارسیدن [دشمن‌] بیمناک باشی و نه [از غرق‌] بترسی‌ وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى
78 آنگاه فرعون با سپاهیانش آنان را دنبال کرد، و آب دریا آنان را فراگرفت و فروپوشاند فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ
79 و [بدین‌سان‌] فرعون قومش را به گمراهی کشاند و به جایی نرساند وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى
80 ای بنی‌اسرائیل به راستی شما را از دشمنتان رهانیدیم و با شما در جانب طور ایمن وعده گذاردیم و بر شما من و سلوی فرو فرستادیم‌ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى
81 [و گفتیم‌] از هر آنچه از پاکیزه‌ها روزیتان کرده‌ایم، بخورید و در آن از حد تجاوز مکنید، که خشم من بر شما فرود می‌آید، و هرکس که خشم من بر او فرود آید، به راستی نابود شود كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى
82 و من در حق کسی که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته پیش گیرد و به راه آید آمرزگارم‌ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى
83 و [گفتیم‌] ای موسی چه چیز باعث شد که بر قومت پیشی بگیری؟ وَمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَى
84 گفت آنان به دنبال من روانند و من پروردگارا به سوی تو شتافتم تا از من خشنود باشی‌ قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى
85 فرمود ما قومت را در غیاب تو امتحان کردیم و سامری آنان را گمراه ساخت‌ قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ
86 آنگاه موسی خشمگین و اندوهگین [و شتابان‌] به سوی قومش بازگشت و گفت ای قوم من آیا پروردگارتان با شما وعده‌ای نیکو نگذارد، آیا به نظرتان این عهد طولانی شد، یا خواستید که خشم پروردگارتان بر شما فرود آید، که در وعده‌تان با من خلاف کردید فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي
87 گفتند، در وعده تو به اختیار خود خلاف نکردیم، بلکه از زر و زیور مردم انبوهی برگرفتیم و آنها را [در آتش‌] انداختیم، و سامری چنین راهنمایی کرد قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ
88 و [چنین بود که سامری‌] برای آنان پیکر گوساله‌ای ساخت و پرداخت که بانگ گاو داشت، آنگاه گفتند این خدای شما و موسی است که فراموشش کرده بود فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ
89 آیا اینان نیندیشیدند که [این گوساله‌] پاسخ سخنی به آنان نمی‌دهد و زیان و سودی برای آنان ندارد؟ أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا
90 و هارون پیش از آن به آنان گفته بود، ای قوم من شما با آن امتحان پس می‌دهید، و پروردگار [حقیقی‌] شما خداوند رحمان است، از من پیروی و از دستور من اطاعت کنید وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي
91 گفتند همچنان در خدمت او [گوساله‌] می‌ایستیم تا موسی به نزد ما بازگردد قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى
92 [موسی آمد و برآشفت و گفت‌] ای هارون چون دیدی که گمراه شده‌اند قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا
93 چه چیزی تو را از متابعت من بازداشت؟ آیا از دستور من سرپیچی کردی؟ أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي
94 [هارون‌] گفت ای پسر مادرم ریش مرا و سرم را مگیر [و با من درشتی مکن‌] من ترسیدم که بگویی بین بنی‌اسرائیل تفرقه انداختی و سخن مرا پاس نداشتی‌ قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي
95 [سپس رو به سامری کرد و] گفت ای سامری کار و بار تو چیست؟ قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ
96 [سامری‌] گفت من چیزی را دیدم که دیگران ندیده بودند، و مشتی از خاک پای جبرئیل برگرفتم، و آن را [در خمیر مایه گوساله‌] انداختم، و بدین‌سان بود که نفسم بدی را به من آراسته جلوه داد قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي
97 گفت پس برو و بدان که جزای تو این است که در زندگی بگویی به من نزدیک مشوید، و برای تو موعدی است که در آن با تو خلاف نشود، و به "خدایت" که در خدمتش معتکف بودی بنگر که می‌سوزانیمش، سپس آن را بر دریا می‌افشانیم‌ قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا
98 همانا خدای شما خداوند است که خدایی جز او نیست، که علمش بر همه چیز احاطه دارد إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا
99 بدین‌سان بر تو از اخبار گذشته می‌خوانیم و به راستی از سوی خویش به تو پندآموزی بخشیده‌ایم‌ كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْرًا
100 هرکس از آن روی برتابد، روز قیامت بار گناهی بر دوش کشد مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا
101 جاودانه در آن [عذاب‌] می‌مانند و در روز قیامت سربار بدی برای آنهاست‌ خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاء لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا
102 همان روزی که در صور دمیده شود، و ما گناهکاران را در آن روز سبز چشم محشور گردانیم‌ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا
103 آهسته در میان خود سخن گویند که جز ده روز [در دنیا] به سر نبرده‌اید يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا
104 ما به آنچه می‌گویند آگاهتریم آنگاه که رهیافته‌ترین آنها به ایشان گوید جز [به اندازه‌] یک روز به سر نبرده‌اید نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا
105 و از تو درباره کوهها می‌پرسند بگو پروردگارم آنها را پخش و پریشان می‌کند وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا
106 و زمین را همچون دشتی هموار رها می‌کند فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا
107 که در آن نه نشیبی می‌بینی و نه فرازی‌ لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا
108 در آن روز همه از منادی [اسرافیل‌] پیروی می‌کنند، که در کارش هیچ‌گونه کژی نیست، و صداها همه در برابر خدای رحمان به خاموشی گراید، آنگاه جز نوایی نرم نشنوی‌ يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا
109 در آن روز شفاعت سودی ندارد مگر برای کسی که خداوند رحمان به او اجازه دهد و از سخن او خشنود باشد يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا
110 آنچه پیش‌رو و آنچه پشت‌سرشان است، می‌داند و آنان به او احاطه علمی ندارند يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا
111 و سرها در برابر [پروردگار] زنده پاینده فرود آید، و هر کسی بار ستمی برداشته باشد، نومید گردد وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا
112 و هرکس که کارهای شایسته کرده باشد و مؤمن باشد از ستم و کاستی [در پاداشش‌] نترسد وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا
113 و بدین‌سان آن را به صورت قرآنی عربی نازل کردیم و در آن گونه‌گونه هشدار آوردیم، باشد که پروا پیشه کنند، یا پندی برای آنان پدید آورد وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا
114 بزرگا خداوندی که پادشاه بر حق است، و در [باز خوانی‌] قرآن پیش از به پایان رسیدن وحی آن شتاب مکن، و بگو پروردگارا مرا دانش‌افزای‌ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا
115 و از پیش به آدم سفارش کردیم، ولی فراموش کرد، و در او عزمی استوار نیافتیم‌ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا
116 و چنین بود که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده برید، همه سجده بردند مگر ابلیس که سر باززد وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى
117 آنگاه گفتیم ای آدم این [ابلیس‌] دشمن تو و [دشمن‌] همسرت است، مبادا شما را از بهشت آواره کند که در رنج افتی‌ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى
118 برای تو مقرر است که در آنجا [بهشت‌] گرسنه و برهنه نمایی‌ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى
119 و همچنین آنجا تشنه و آفتاب‌زده نشوی‌ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى
120 سپس شیطان او را وسوسه کرد، گفت ای آدم آیا می‌خواهی درخت جاودانگی و سلطنت بی‌انقراض را نشانت دهم؟ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى
121 آنگاه از آن [میوه ممنوعه‌] خوردند و عورتهایشان بر آنان آشکار شد و بر آنها از برگ [درختان‌] بهشتی می‌چسباندند [تا پوشیده شود] و بدین‌سان آدم از امر پروردگارش سرپیچی کرد و گمراه شد فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى
122 سپس پروردگارش باز او را برگزید و از او درگذشت و هدایتش کرد ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى
123 [و] فرمود همگی از آن [بهشت‌] پایین روید -برخی دشمن برخی دیگرو چون از سوی من رهنمودی برایتان آمد، هرکس که رهنمود مرا پیروی کند، نه گمراه شود و نه به رنج افتد قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى
124 و هرکس از یاد من دل بگرداند، زندگانی او تنگ خواهد بود، و او را روز قیامت نابینا برانگیزیم‌ وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى
125 گوید پروردگارا چرا مرا نابینا برانگیختی و حال آنکه من بینا بودم‌ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا
126 فرماید بدین‌سان بود که آیات ما برای تو آمد و آنها را فراموش کردی و به همان گونه امروز فراموش شده باشی‌ قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى
127 و بدین‌سان هرکس را که از حد درگذرد و به آیات پروردگارش ایمان نیاورده باشد، جزا می‌دهیم، و عذاب آخرت سنگین‌تر و پاینده‌تر است‌ وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى
128 آیا برای آنان روشن نشده است که پیش از آنان چه بسیار نسلهایی را نابود کردیم که [آنان اکنون‌] در خانه و کاشانه‌هایشان آمد و رفت می‌کنند، بی‌گمان در این برای خردمندان مایه‌های عبرت است‌ أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى
129 و اگر کلمه [/وعده‌] پیشین پروردگارت و اجل معینی در کار نبود، آن عذاب [هم‌اکنون‌] لازم می‌شد وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى
130 پس بر آنچه می‌گویند شکیبایی کن و شاکرانه پروردگارت را پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب آن، و در پاسهایی از شب و در دو سوی روز [به نماز برخیز و] تسبیح بگوی، باشد که خشنود شوی‌ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى
131 به چیزی که اصنافی از آنان را به آن بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز که تجمل زندگی دنیوی است تا سرانجام آنان را بدان بیازماییم، و روزی پروردگارت بهتر و پاینده‌تر است‌ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى
132 و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و در آن صبورانه بکوش، ما از تو روزی نخواسته‌ایم بلکه ما خود تو را روزی می‌دهیم، و سرانجام نیک، با پروا و پرهیز است‌ وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى
133 و گویند چرا پدیده روشنگری از سوی پروردگارش برای ما نمی‌آورد، [بگو] آیا پدیده روشنگری که در کتابهای آسمانی پیشین است برای آنان نیامده است؟ وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى
134 و اگر آنان را پیش از آن [آیات بینات‌] به عذابی نابود می‌ساختیم بی‌شک می‌گفتند که پروردگارا چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی، تا پیش از آنکه خوار و زار شویم، از آیات تو پیروی کنیم؟ وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى
135 بگو همه منتظرند، پس شما هم منتظر باشید، زودا که خواهید دانست رهروان راه راست و رهیافتگان چه کسانی هستند قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى
;